ردپا

ردپا
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نکته های آموزنده 18 :غیبت

04 مهر 1395 توسط شمیم یاس

آثار فردی

امام صادق(ع) می‌فرماید: «غیبت نکُن، که از تو غیبت مى‏شود و براى برادرت چاه مکَن که خود در آن مى‏افتى؛ زیرا با هر دست بدهى، با همان دست پس مى‏گیرى».(1)

بر اساس این حدیث شریف کسی که غیبت دیگران می کند خود را در معرض غیبت قرار می‌دهد.

امام صادق(ع) می‌فرماید:« مـردى بـه على بن حسین(ع) عرض کرد: فلانى به شما نسبت مى‏دهد که گمراه و بدعت‌گذار هستى. على بن الحسین به او فرمود: حقّ همنشینى با آن مرد را پاس نداشتى ؛ زیرا سخن او را به ما منتقل کردى. حقّ مرا نیز به جا نیاوردى زیرا از برادرم چیزى به من رساندى که من آن را نمى‏دانستم! … از غیبت بپرهیز، که آن خورش سگهاى دوزخ است و بدان کسى که از مردم زیاد عیبگویى کند، این عیبگویى زیاد بر این نکته گواهى دهد که او این عیبها را به همان اندازه‏اى که در خودش هست، مى‏جوید (عیبگویى او از مردم نشان مى‏دهد که آن عیبها در خود او نیز هست).(2)

حضرت علی(ع) نیز می‌فرماید«آنچه که براى خود دوست می‎داری، برای دیگران هم دوست بدار و آنچه براى خود نمى‏پسندى، براى دیگران هم مپسند».

 

(1) ـ بحار الأنوار: 75 /249 /16، منتخب میزان الحکمة: 436.

(2) ـ بحار الأنوار: 75 / 246 / 8 منتخب میزان الحکمة: 436.

 نظر دهید »

نکته های آموزنده 17 :غیبت

04 مهر 1395 توسط شمیم یاس

راه درمان غیبت

 

برای درمان این بیماری از دو راه علم و عمل باید استفاده نمود.

 

درمان علمی: درمان علمی این گناه آن است كه شخص در پیامدهای این گناه بیندیشد و این پیامدها را با آنچه از این گناه عایدش می شود، مقایسه كند، از این مقایسه وی تشویق می شود كه این عمل را ترك كند؛ زیرا او با این گناه از چشم مردم می افتد، رسوای دو عالم می گردد، بغض و كینه و دشمنی ایجاد می كند.هرگاه این پیامدها را با چند لحظه یاوه سرایی و بذله گویی مقایسه كند، پی خواهد برد كه با غیبت كردن چه خطای بزرگی مرتكب شده است.

 

ای عزیز! با بندگان خدا كه مورد دوستی خداوند هستند، محبت قلبی داشته باش! مبادا با محبوب حق، دشمنی ورزی كه خداوند در این صورت ترا از رحمت خود دور می سازد. قدری در آثار دنیایی و اخروی غیبت اندیشه كن و در صورت های وحشتناك این گناه در قبر و قیامت تأمل نما و به اخبار و احادیثی كه در این زمینه وارد شده است دقت كن و میان چند دقیقه بذله گویی و نتایج این گناه مقایسه ای به عمل آور. در این صورت از این گناه پرهیز خواهی كرد.

 

وانگهی اگر كسی غیبت دیگری می كند به این انگیزه كه با او دشمن است، چگونه حاضر می شود نیكی هایش را به دشمنش منتقل كند و گناهان دشمن را به نامه عمل خود وارد كند؟ چنان كه در روایات به این پیامد غیبت اشاره شده است.

 

درمان عملی:آنست كه به هر زحمتی هم كه شده، عنان نفس زبان را به دست بگیری تا به مرور زمان به راحتی از غیبت كردن پرهیز نمایی. و سعی كنیم كه خوبیهای مردم را ببینیم و به دنبال معایب آنها نباشیم.

 

آورده اند كه حضرت عیسی(ع) با عده ای از حواریون از جایی عبور می كردند كه به مردار سگی برخوردند. همراهان گفتند: چه مردار بدبویی! حضرت عیسی(ع) فرمود: چه دندانهای سفیدی دارد.

 

آنها نقص مردار را دیدند و حضرت عیسی كمال آن را گوشزد كرد.

 

چقدر خوب است بیش از آنچه به عیب های دیگران توجه كنیم به دنبال كشف عیبهای خود باشیم. چنان كه رسول خدا(ص) فرمود:

 

” خوشا به حال كسی كه مشغول بودن او به عیبش، او را از عیب جویی دیگران باز دارد

 نظر دهید »

نکته های آموزنده : 16

04 مهر 1395 توسط شمیم یاس

گوش دادن به غیبت نیز حرام است

 

همانطور كه غیبت كردن حرام است، گوش دادن به غیبت هم گناه به حساب آمده و حرام می باشد.

 

از برخی روایات استفاده می شود كه گوش كننده غیبت همانند غیبت كننده است؛ چنان كه امام علی(ع) فرمود:” گوش كننده به غیبت، نیزغیبت كننده است.”

 

از برخی روایات استفاد می شود كه رد كردن غیبت واجب است و در روایتی از رسول اكرم(ص) رد كردن غیبت را باعث دفع شر و بدی از غیبت كننده عنوان نموده اند. امام صادق علیه السلام به نقل از رسول خدا فرمود:” آگاه باش كسی كه بر برادر خود منت بگذارد و غیبتی را كه در مجلسی درباره او شنیده است رد كند، خداوند متعال هزار باب از بدی در دنیا و آخرت از او رد می كند و اگر با وجود توانمندی از این كار خودداری ورزد، برای او مثل گناه كسی است كه هفتاد بار او را غیبت كرده باشد، خواهد بود.”

روایت دیگری در این زمینه از رسول خدا(ص) آمده است. آن بزرگوار فرمود:

 

” ای علی! كسی كه نزد او برادر مسلمانش غیبت شود و بر یاری كردن برادرش- دفع غیبت او- توانا باشد و او را یاری نكند، خداوند او را در دنیا و آخرت رسوا می كند.”

 

نكته ظریفی را مرحوم شیخ انصاری در تفسیر این روایات آورده و آن این است كه مقصود از یاری رساندن غیبت شونده غیر از نهی از غیبت است؛ بلكه منظور آن است كه هرگاه غیبت كننده عیبی دنیایی را مطرح كرد، شخص در جواب بگوید اینها كه عیب نیست؛ بلكه گناه كردن عیب است؛ و اگر عیبی اخروی مطرح كند، برای یاری كردن برادر دینی اش بگوید: بالاخره افراد گاهی مرتكب خطا می شوند بهتر است برای او طلب آمرزش شود نه عیب جویی و غیبت.

 

نكته دیگر این كه گاه شنونده غیبت با برخی حركات مشوق غیبت كننده می شود، مثلاً وقتی غیبتی می شود مكرر” استغفار” كند یا كلامی مثل ” عجب” و… بگوید.

 

این حركات غیبت كننده را به ادامه كار تشویق می كند و طبعا حرمت آن محرز و مسلم است.

 

 نظر دهید »

نکته های آموزنده 15 : غیبت

02 مهر 1395 توسط شمیم یاس

حضرت علی (ع) :
منفورترین مخلوقات نزد خدا غیبت کننده است.

(غررالحکم جلد ۲ صفحه ۸۲۴ حدیث ۳۱۲۸)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حضرت علی (ع) :
دردناکترین مردم ( در قیامت ) غیبت کننده است.

(غررالحکم جلد ۲ صفحه ۳۸۱ حدیث ۲۹۱۱)

 نظر دهید »

نکته های آموزنده 14 :غیبت

02 مهر 1395 توسط شمیم یاس

حضرت محمد (ص) :
کسی که غیبت مسلمانی را بکند روزه اش باطل میشود و وضویش باطل میشود و روز قیامت در حالی می آید که از دهانش بویی متعفن تر از مردار بیرون می آید که اهل قیامت از آن بو رنج می برند.

(وسائل الشیعه جلد ۸ صفحه ۵۹۹ حدیث ۱۳)

 نظر دهید »

نکته های آموزنده 13 :غیبت

02 مهر 1395 توسط شمیم یاس

امام رضا (ع) :
خدای متعال به یک پیغمبری از پیغمبرانش وحی کرد : که وقتی صبح از خانه بیرون آمدی اولین چیزی که به نظرت می آید بخور و دومین چیزی را که می بینی آنرا بپوشان و سومین چیزی را که می بینی پناهش ده و چهارمین چیزی را که دیدی مایوس نکن و پنجمین چیزی را که می بینی از آن فرار کن. چون صبح شد و بیرون آمد کوه بزرگی را دید که در روبه رویش است ایستاد و به یاد فرموده خدا افتاد که به او فرموده بود اولین چیزی را که دیدی بخور و او تعجب کرد بعد با خودش فکر کرد که خدا مرا به چیزی امر نمی کند که من طاقت آن را نداشته باشم پس به طرف کوه رفت تا آنرا بخورد هر چقدربه کوه نزدیکتر میشد کوه کوچکتر میشد تا آنجا که وقتی به کوه رسید کوه را لقمه ای لذیذ یافت و آن لقمه را خورد و لذتی به او دست داد که تا حالا با خوردن لقمه ای به او دست نداده بود . دومین چیزی را که دید طشت طلایی بود چون خدا امر کرده بود دومین چیزی را که می بینی آنرا بپوشان چاله ای کند و آن طشت طلا را در خاک پنهان کرد و بعد به راه خود ادامه داد و لحظه ای به پشت سر خود نگاه کرد دید که آن طشت طلایی که پنهان کرده بود آشکار شده و از خاک بیرون افتاده با خود گفت آنچه را که خدا فرموده بود انجام دادم و به راه خود ادامه داد دید که مرغی در آسمان است و بازی ( پرنده شکاری ) دنبال او است و قصد شکار کردن مرغ را دارد چون خدا به او فرموده بود سومین چیزی را که می بینی پناه ده آستین لباسش را گشود تا مرغ در آنجا رود و پناه گیرد پس وقتی این کار را کرد باز شکاری به او گفت من چند روزی است که دنبال این مرغ هستم تا شکارش کنم و تو او را پناه دادی و نگذاشتی که من شکارش کنم چون خدا گفته بود چهارمین چیزی را که دیدی مایوس نکن قسمتی از گوشت پای خود را کند و به باز شکاری داد و به راه خود ادامه داد و بعد در ادامه راه گوش مردار گندیده ی کرم گذاشته ای را دید چون خدا به او گفته بود پنجمین چیزی را که دیدی از آن فرار کن فرار کرد. به خانه برگشت و شب در خواب خدا به او گفت کارهایی را که گفتیم انجام دادی آیا معنای این کارها را می دانی ؟ گفت نه . خداوند فرمود آن کوه را که دیدی و بعد به امر ما رفتی بخوری و هرچه به آن نزدیکتر می شدی کوچکتر میشد و آخر لقمه ای لذیذ شد غضب است که اگر هنگام غضب خود را نگه داری و غضب خود را بخوری بعد از آن خوشحال میشوی که غضب را نگه داشتی و خود را کنترل کردی این خوشحالی همان لقمه لذیذ است. و اما آن طشت طلا که پنهانش کردی کار خوب و نیک است که اگر آن را پنهان کنی و به کسی نگویی ( و ریا نکنی ) خداوند آنرا ظاهر میگرداند و به همه نشان می دهد. و اما آن مرغی که پناهش دادی این است که اگر کسی تو را نصیحت می کند نصیحت او را قبول کن و باز شکاری که مایوسش نکردی آن است که اگر کسی از تو چیزی میخواست او را مایوس نکن و اما گوشت مردار گندیده ای که امر شده بود از آن فرار کنی غیبت است و از غیبت کردن بپرهیز و غیبت نکن.

(عین الحیوة صفحه ۵۲۱)

 نظر دهید »

نکته های آموزنده 12 :غیبت

02 مهر 1395 توسط شمیم یاس

غیبت نشانه حسود

امام صادق علیه السلام:

قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ: وَلِلحاسِدِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: یَغتابُ إِذا غابَ وَیَتَمَلَّقُ إِذا شَهِدَ وَیَشمَتُ بِالمُصیبَةِ؛

لقمان به فرزندش گفت: حسود را سه نشانه است: پشت سر غیبت مى کند، روبه رو تملّق مى گوید و از گرفتارى دیگران شاد مى شود.

(خصال، ص ۱۲۱)

 نظر دهید »

نکته های آموزنده 11 : غیبت

02 مهر 1395 توسط شمیم یاس

نتیجه غیبت از گنهکار

پیامبر صلى الله علیه و آله:

اَلذَّنبُ شومٌ عَلى غَیرِ فاعِلِهِ اِن عَیَّرَهُ ابتُلِىَ بِهِ وَ اِن اَغتابَهُ أَثِمَ وَ اِن رَضىَ بِهِ شارَکَهُ؛

گناه براى غیر گناهکار نیز شوم است، اگر گنهکار را سرزنش کند به آن مبتلا مى شود، اگر از او غیبت کند گنهکار شود و اگر به گناه او راضى باشد، شریک وى است.

(نهج الفصاحه، ح ۱۶۲۳)

 نظر دهید »

نکته های آموزنده 10 : غیبت

02 مهر 1395 توسط شمیم یاس

انتقال اعمال با غیبت

پیامبر صلى الله علیه و آله:

یُؤتى بِأَحَدٍ یَومَ القیامَةِ یوقَفُ بَینَ یَدَىِ اللّه وَیُدفَعُ إِلَیهِ کِتابُهُ فَلایَرى حَسَناتِهِ فَیَقولُ: إِلهى، لَیسَ هذا کِتابى فَإِنّى لاأَرى فیها طاعَتى؟! فَیُقالُ لَهُ: إِنَّ رَبَّکَ لایَضِلُّ وَلایَنسى ذَهَبَ عَمَلُکَ بِاغتیابِ النّاسِ ثُمَّ یُؤتى بِآخَرَ وَیُدفَعُ إِلَیهِ کِتابُهُ فَیَرى فیهِ طاعاتٍ کَثیرَةً فَیَقولُ: إِلهى ما هذا کِتابى فَإِنّى ما عَمِلتُ هذِهِ الطّاعاتِ فَیُقالُ: لأَِنَّ فُلانا اغتابَکَ فَدُفِعَت حَسَناتُهُ إِلَیکَ؛

روز قیامت فردى را مى آورند و او را در پیشگاه خدا نگه مى دارند و کارنامه اش را به او مى دهند، اما حسنات خود را در آن نمى بیند. عرض مى کند: الهى! این کارنامه من نیست! زیرا من در آن طاعات خود را نمى بینم! به او گفته مى شود: پروردگار تو نه خطا مى کند و نه فراموش. عمل تو به سبب غیبت کردن از مردم بر باد رفت. سپس مرد دیگرى را مى آورند و کارنامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت بسیارى را مشاهده مى کند. عرض مى کند: الهى! این کارنامه من نیست! زیرا من این طاعات را بجا نیاورده ام! گفته مى شود: فلانى از تو غیبت کرد و من حسنات او را به تو دادم.

(جامع الأخبار، ص ۴۱۲)

 نظر دهید »

نکته های آموزنده 9 : غیبت

02 مهر 1395 توسط شمیم یاس

نتیجه دفاع از کسی که از او غیبت شده

امام باقر علیه السلام:

مَنِ اغتیبَ عِندَهُ أَخوهُ المُؤمِنُ فَنَصَرَهُ وَأَعانَهُ نَصَرَهُ اللّه فِى الدُّنیا وَالخِرَةِ وَمَنِ اغتیبَ عِندَهُ أَخوهُ المُؤمِنُ فَلَم یَنصُرهُ (وَلَم یُعِنهُ) وَلَم یَدفَع عَنهُ وَهُوَ یَقدِرُ عَلى نُصرَتِهِ وَعَونِهِ إِلاّخَفَضَهُ اللّه فِى الدُّنیا وَالخِرَةِ؛

کسى که در حضور او از برادر مؤمنش غیبت شود و او به یاریش برخیزد، خداوند در دنیا و آخرت او را یارى دهد و کسى که در حضور او از برادر مؤمنش غیبت شود و او ـ با آن که مى تواند یاریش کند ـ به یارى او برنخیزد و از وى دفاع نکند، خداوند او را در دنیا و آخرت پَست گرداند.

(ثواب الاعمال، ص ۱۴۸)

 نظر دهید »

نکته های آموزنده 9 : غیبت

02 مهر 1395 توسط شمیم یاس

وظیفه فرد در جمع غیبت کننده

پیامبر صلى الله علیه و آله:

إِذا وُقِعَ فِى الرَّجُلِ وَأَنتَ فى مَلأٍَ، فَکُن لِلرَّجُلِ ناصِرا وَلِلقَومِ زاجِرا وَقَمُ عَنهُم؛

اگر در میان جمعى بودى و از کسى غیبت شد، او را یارى کن و آن جمع را از غیبت کردن بازدار و از میانشان برخیز و برو.

(کنزالعمال، ج۳، ص۵۸۶، ح۸۰۲۸)

 نظر دهید »

نکته های آموزنده 8 : غیبت

02 مهر 1395 توسط شمیم یاس

کفاره غیبت

پیامبر صلى الله علیه و آله:

کَفّارَةُ الاِغتیابِ أَن تَستَغفِرَ لِمَنِ اغتَبتَهُ؛

کفّاره غیبت این است که براى شخصى که از او غیبت کرده اى، آمرزش بطلبى.

(امالى طوسى، ص ۱۹۲)

 نظر دهید »

نکته های آموزنده 7 : غیبت

02 مهر 1395 توسط شمیم یاس

شنونده غیبت

امام على علیه السلام :

اَلسامِعُ لِلغیبَةِ کَالمُغتابِ؛

شنونده غیبت، مانند غیبت کننده است.

(غررالحکم، ج۱، ص ۳۰۷، ح۱۱۷۱)

 نظر دهید »

نکته های آموزنده 6 :غیبت

02 مهر 1395 توسط شمیم یاس

غیبت و پذیرفته نشدن نماز و روزه

پیامبر صلى الله علیه و آله:

مَنِ اغتابَ مُسلِما أَو مُسلِمَةً لَم یَقبَلِ اللّه صَلاتَهُ وَلاصیامَهُ أَربَعینَ یَوما وَلَیلَةً إِلاّ أَن یَغفِرَ لَهُ صاحِبُهُ؛

هر کس از مرد یا زن مسلمانى غیبت کند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذیرد مگر این که غیبت شونده او را ببخشد.

(بحارالأنوار، ج۷۵، ص ۲۵۸، ح۵۳)

 نظر دهید »

نکته های آموزنده 5 : غیبت

02 مهر 1395 توسط شمیم یاس

معنای واقعی غیبت

پیامبر صلى الله علیه و آله:

أَتَدرونَ مَا الغیبَةُ؟ قالوا: اَللّه وَرَسولُهُ أَعلَمُ، قالَ: ذِکرُکَ أَخاکَ بِما یَکرَهُ قیلَ: أَرَأَیتَ إِن کانَ فى أَخى ما أَقولُ؟ قالَ: إِن کانَ فیهِ ما تَقولُ فَقَدِ اغتَبتُهُ وَإِن لَم یَکُن فیهِ ما تَقولُ فَقَد بَهَتَّهُ؛

آیا مى دانید غیبت چیست؟ عرض کردند: خدا و پیامبر او بهتر مى دانند. فرمودند: این که از برادرت چیزى بگویى که دوست ندارد. عرض شد: اگر آنچه مى گویم در برادرم بود چه؟ فرمودند: اگر آنچه مى گویى در او باشد، غیبتش کرده اى و اگر آنچه مى گویى در او نباشد، به او تهمت زده اى.

(الترغیب و الترهیب، ج۳، ص۵۱۵، ح۳۱)

 

 نظر دهید »

انواع غیبت - راه درمان و کفاره آن

02 مهر 1395 توسط شمیم یاس

انواع غیبت - راه درمان و کفاره آن
 غیبت غیبت بر سه گونه است:
۱) غیبت حرام;
۲) غیبت جایز;
۳) غیبت واجب.
حقیقت و معنای غیبت آن است که انسان درباره ی شخصی، چیزی بگوید که اگر به گوش او برسد، ناراحت می شود. غیبت به حکم قرآن و احادیث و عقل و اجماع، حرام است و تنها در مواردی که غیبت جایز یا واجب است، معصیت نخواهد بود. اینک از جنبه های گوناگون به این مسأله می پردازیم:
الف) معنای غیبت
حقیقت و معنای غیبت بر اساس آن چه از روایات استفاده می شود، این است که چیزی درباره ی برادر مسلمان و مؤمن خود نزد مردم بگویی که اگر به گوش او برسد، دل تنگ شود و به آن راضی نباشد. فرق نمی کند که آن بدی در بدن او باشد، مانند این که بگویی: فلان کس کوتاه قد یا بلند قد یا سیاه چهره است; یا در نسب او باشد، مانند این که بگویی: او پسر فلان حمّال یا فلان فاسق است; یا در صفات و افعال او باشد، مانند این که بگویی: فلانی بداخلاق است یا بخیل و متکبّر است و مسایل دیگر که منسوب به او باشد و اگر به بدی یاد شود، ناراحت می شود. پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) می فرماید: «آیا می دانید غیبت چیست؟» اصحاب عرض کردند: «خدای متعال و رسول او داناترند.» حضرت فرمود: «غیبت آن است که برادر مؤمن خود را به چیزی یاد کنی که مایه ی کراهت و ملال خاطر او باشد.» شخصی عرض کرد: «ای رسول خدا! اگر آن چه درباره ی او می گوییم، در او باشد، باز هم غیبت است؟ حضرت فرمود: «اگر آن چه در او موجود است، بگویی، او را غیبت کرده ای و اگر در او نباشد، به او تهمت زده ای
ب) دلایل حرام بودن غیبت
غیبت کردن به استناد قرآن، روایات، اجماع و عقل، حرام است. خداوند متعال می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید! غیبت همدیگر را نکنید. آیا دوست دارید گوشت برادر خودتان را بخورید، در حالی که مردار است؟! پس تقوا پیشه کنید که خداوند توبه پذیر و رحیم است
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نیز فرموده است:
از بدگویی و غیبت مؤمنان دوری کنید; زیرا گناه غیبت و بدگویی از گناه زنا کردن بزرگ تر است. اگر کسی زنا کند و واقعاً پشیمان شود و توبه کند، خداوند توبه اش را می پذیرد، ولی غیبت کننده آمرزیده نمی شود، مگر این که غیبت شونده از او راضی شود . هم چنین در روایتی دیگر می فرماید: همانا بدگویی و غیبت بر هر مسلمانی حرام است و بدگویی کردن، کردار شایسته ی انسان را نابود می کند، همان گونه که آتش، هیزم را نابود می کند
ج) جایز یا واجب بودن غیبت
۱) اگر به شخصی ستم شده باشد، جایز است پیش حاکم و قاضی، برای دفاع از خود، ستم ستم کار را آشکار کند.
۲) اگر شخصی در مسأله ای با شما مشورت کند یا درباره ی کسی بپرسد، می توانید و باید عیبی را که در شخص موردنظر وجود دارد، بیان کنید.
۳) اگر مؤمنی با فاسقی دوست شده است و احتمال دارد فاسد شود، باید مؤمن را از احوال فاسق آگاه کنیم.
۴) شهادت دادن به سود مظلوم علیه ظالم در پیش قاضی (واجب است).
۵) بیان احوال کسانی که اهل بدعت و فساد در دین هستند و… .
د) درمان غیبت
برای درمان غیبت، دو راه وجود دارد; درمان اجمالی و درمان تفصیلی. در این جا تنها به راه کار اجمالی می پردازیم و برای آگاهی از روش تفصیلی، شما را به مطالعه ی کتاب های معرفی شده فرا می خوانیم.
درمان اجمالی غیبت آن است که با دیده ی بصیرت، ساعتی در آیات قرآن و احادیث اهل بیت(علیهم السلام)ـ که در موضوع غیبت است ـ بیاندیش و غضب خدای متعال و عذاب روز جزا را به یادآور. آن گاه مفاسد دنیوی غیبت را در نظر بگیر و بیاندیش که ممکن است غیبت به گوش آن شخص برسد و به بغض و کینه و دشمنی بیانجامد و در مقام انتقام گرفتن و اهانت و غیبت تو برآید. پس بیاندیش که اگر کسی از تو نزد دیگری غیبت کند، چگونه آزرده و خشمناک می شوی. بنابراین، مقتضای انسانیّت آن است که آبروی دیگران را نبری و در کردار و گفتار، خود را کنترل کنی و با اندیشه در آن چه می گویی، آرام آرام از غیبت، دست برداری.
امام کاظم علیه السلام : هر کس پشت سر دیگری چیزی بگوید که در او هست و مردم هم آن را می دانند غیبتش نکرده است ، اما اگر کسی پشت سرش چیزی را بگوید که در او هست ولی مردم نمی دانند ، غیبتش کرده است .

پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : چهار کسند که غیبت کردن از آنها غیبت نیست : فاسقی که فسق خودرا آشکارمی سازد ، پیشوای دروغگویی که اگر خوبی کنی ، سپاسگزاری نمی کند و اگر بدی کنی ، نمی بخشد ، کسانی که از سر خنده و شوخی فحش مادر می دهند و کسی که از جماعت مسلمانان کناره گیرد و بر امّت من عیب گیرد و به روی آنها شمشیر کشد  . پیامبر خدا صلی الله علیه وآله : تا کی از بردن نام فاجر خودداری می کنید ؟ رسوایش سازید ، تا مردم از اوبر حذر باشند پیامبر خداصلی الله علیه وآله - در پاسخ به این سؤال که کفّاره غیبت چیست - : کفّاره اش این است که هرگاه به یاد کسی که از او غیبت کرده ای افتادی ، از خداوند برایش آمرزش بخواهی .
امام علی علیه السلام : هر کس برای فخرفروشی کاری کند ، خداوند در روز قیامت او را سیاه محشور گرداند .
در حدیثی از امام صادق علیه السلام در باره ی تعریف غیبت می خوانیم که:
غیبت آن است که در باره برادر مسلمانت چیزی بگویی که خداوند آن را بر او مستور داشته است.
این نکته حائز اهمیت است که از بعضی کلمات بزرگان گاه چنین استفاده می شود که غیبت در مورد همه ی مؤمنان نیست بلکه تنها در مورد کسانی است که از گناه خود پشیمانند و یا توبه کرده اند و در سرحد اعتدالند.
و اما غیبت افراد فاسق و گنهکار جایز است هر چند گناهشان پنهان باشد و گاه به این روایت از امام صادق علیه السلام نیز استناد جسته اند که فرمود: کسی که در روابطش با مردم ستم نکند، و در سخنانی که می گوید به مردم دروغ نگوید و از وعده هایش تخلف نجوید چنین کسی غیبتش حرام و شخصیت کامل و عدالت او ظاهر و اخوتش واجب است.
امام صادق علیه السلام می فرماید: هنگامی که فاسق تظاهر به فسق کند نه احترامی دارد و نه غیبتی
و در حدیث دیگری از امام رضا (علیه السلام) می خوانیم : کسی که چادر حیا را از سر بر گیرد غیبت ندارد
احادیث متعدد به خوبی نشان می دهد که اگر شخصی گناه کند و مستور باشد، غیبت او جایز نیست و غیبت شخص متظاهر به فسق نیز در خصوص آن عملی که تظاهر به آن می کند جایز است نه نسبت به تمام اعمالش.
از این گذشته حرمت غیبت با دلیل عقل نیز ثابت است چرا که نوعی ظلم و ستم و افشای اسرار و ریختن آبروی مردم محسوب می شود و بی شک فرقی میان فاسق و عادل در این زمینه نیست مگر در مواردی که غیبت سبب نهی از منکر یا دفع خطر و ضرر از جامعه مسلمین گردد. و در آن هم میان فاسق و عادل تفاوتی نیست. یکی از گناهان بزرگ غیبت است. غیبت یعنی پشت سر دیگران بد گویی کردن و سخن نا خوشایند گفتن.
در روایتی آمده غیبت عبارت است از بیان اموری است که خدا بر برادرت پنهان کرده است اما بیان اموری مثل عصبانیت و عجله
که ظاهر هستند غیبت محسوب نمی شود باید توجه داشت که تحقق غیبت فقط به واسطه ی زبان نیست بلکه غیر از گفتار بوسیله ی نوشتن و ایماء و اشاره و حرکت چشم و اعضای دیگر و هر چیزی که مقصود را بفهماند نیز محقق می شود و به همین خاطر است که گفته اند: قلم،زبان دوم انسان است.

درمان این بیماری خطرناک اخلاقی از جهاتی با درمان سایر بیماریهای اخلاقی مشابه و از جهاتی متفاوت است و در مجموع رعایت امور زیر برای پیشگیری یا درمان غیبت کار ساز است:
۱) درمان اصلی هر بیماری جسمی یا روانی و اخلاقی جز با ریشه یابی عوامل آن و قطع کردن آنها امکان پذیر نیست و از آنجا که عوامل زیادی در بروز و ظهور این صفت زشت مؤثر بود باید به سراغ آن ها رفت:
حسد ، کینه توزی انحصار طلبی، انتقام جویی، کبر و خود بر تر بینی، از عوامل مهمی بود که آدمی را به سراغ غیبت می فرستاد و تا اینها از وجود انسان ریشه کن نشود صفت رذیله غیبت هم ریشه کن نخواهد شد
۲) راه مهم دیگر برای درمان این رذیله اخلاقی توجه به پی آمد های سوء معنوی و مادی، فردی و اجتماعی آن است، هر گاه انسان به این نکته توجه کند که غیبت او را از چشم مردم می اندازد و به عنوان فردی خائن، حق نشناس، ضعیف و نا توان در جامعه معرفی می کند و پیوند اعتماد و اطمینان را در جامعه متزلزل می سازد
عذر هائی که موجب تجویز غیبت می شوند به شرح ذیل است:
۱) داد خواهی : اگر کسی برای داد خواهی در نزد کسی که می تواند حق او را بگیرد از دیگری که بر او ظلم نموده بگونه ای تظلم و داد خواهی کند که مستلزم ذکر نام او باشد اشکال ندارد .
۲) استفتاء : «یعنی سؤال از مجتهد برای به دست آوردن فتوای او»

۳) برحذر داشتن مؤمنین از خطر و نصیحت مشورت کننده
مثلاً اگر کسی برای ازدواج با زنی با انسان مشورت کند و انسان در آن زن عیبی سراغ دارد باید تذکر دهد.
۴) اگر کسی به اسم یا لقبی معروف باشد که حاکی از عیب اوست و برای شناساندن او راه دیگری نباشد گفتن آن اسم یا لقب اشکال ندارد.
و اما روایتی که از امام صادق علیه السلام رسیده است که فرمود: «غیبت آنست که درباره کسی چیزی بگویی که در نزد خداوند عیب نباشد و به چیزی او را مذمت کنی که دانشمندان آن را می ستایند.ولی سخن گفتن درباره غایب به چیزی که در نزد خدا مذموم و صاحب آن مورد سرزنش است، این غیبت نیست، هر چند صاحب آن اگر بشنود ناراحت شود و تو از آن عیب بری و خالی باشی، و در این سخنت حق را از باطل به وسیله بیان خدا و رسول او جدا و روشن کنی، و لیکن به این شرط که گوینده غیر از بیان حق و باطل در دین خدای عز و جل مقصود دیگری نداشته باشد، و اما هر گاه مرادش ذکر نقص مذکور بدون این معنی (بیان حق و باطل) باشد، این شخص اگر چه کارش صواب باشد به سبب فساد مراد و مقصد باز خواست خواهد شد (.این روایت مخصوص موردی است که صاحبش قبح آن را نداند، یا آن را پوشیده دارد و آشکار شدن آن او را ناخوش آید.دلیل این مطلب روایت دیگری است از آن حضرت، که وقتی از غیبت پرسیدند، فرمود:
«این است که درباره برادرت در دین او چیزی بگوئی که نکرده است، و به زبان چیزی را منتشر کنی که خدا بر او پوشانده و حدی درباره آن اقامه نکرده است » .

«غیبت آنست که درباره برادرت چیزی بگوئی که خدا بر او پوشانده است و اما چیزی که در او آشکار است، مانند تندخوئی و شتابزدگی [گفتن آن] غیبت نیست » .
و امام کاظم علیه السلام فرمود: «هر که در پشت سر مردی چیزی بگوید که در او هست و مردم می دانند او را غیبت نکرده، و هر که پشت سر کسی چیزی بگوید که در او هست ولی مردم نمی دانند غیبتش کرده، و هر که پشت سر کسی چیزی بگوید که در او نیست به او بهتان زده است » .و خواهد آمد که هر کس تجاهر به گناه کند و آن را پوشیده ندارد غیبت ندارد.
«هر که مؤمنی را در نزد او خوار و رسوا کنند و او بتواند یاریش کند و نکند خدا او را در روز قیامت در حضور همه خلائق خوار و رسوا خواهد ساخت » .
«هر که در غیاب برادر خویش از آبروی او دفاع کند، بر خداست که در قیامت آبروی او را نگاهدارد» .
«هر که در غیاب برادرش از آبروی او دفاع کند بر خدا حق است که او را از جهنم نجات بخشد» .
و فرمود: «هیچ مردی نیست که برادر مسلمانش پیش او [به بدی] یاد شود، و او بتواند - و لو به کلمه ای - او را یاری کند و نکند، مگر اینکه خدای عز و جل در دنیا و آخرت او را خوار سازد.و هر که پیش او از برادر مسلمانش [به بدی] یاد شود و او را یاری کند، خداوند در دنیا و آخرت او را یاری می کند» .

و فرمود: «هر که در دنیا از آبروی برادر مسلمانش حمایت و دفاع کند، خداوند در قیامت فرشته ای را بر خواهد انگیخت تا او را از آتش حمایت کند» .
و فرمود: «هر که بر برادر خویش منت گذارد درباره غیبتی که از او در مجلسی بشنود و آن را رد کند خداوند هزار هزار شر را در دنیا و آخرت از او بگرداند، و اگر تواند و غیبت او را رد نکند، گناه او هفتاد برابر آن کسی است که او را غیبت کرده است » .
و امام باقر علیه السلام فرمود: «هر که در نزد او غیبت برادر مؤمنش بشود و او را یاری و کمک کند، خداوند در دنیا و آخرت او را یاری کند، و کسی که با داشتن قدرت او را یاری نکند و از او دفاع ننماید، خداوند در دنیا و آخرت او را خوار و پست گرداند» .
● مواردی که غیبت در آنها جایز است
چون دانستی که غیبت عبارت است از یاد کردن دیگری به آنچه اگر بشنود خوشش نیاید، اکنون بدان که غیبت در صورتی حرام است که به قصد آبروریزی یا تفریح و سرگرمی، یا خنداندن مردم به وسیله آن باشد.و اما اگر برای مقصود صحیحی باشد که جز غیبت راهی به رسیدن آن وجود ندارد حرام نیست.و مقاصد و اغراض صحیحی که غیبت را جایز و روا می سازد چند چیز است:
۱) دادخواهی و تظلم در نزد کسی که حکم و حکومت به دست اوست و می تواند احقاق حق کند، مانند قاضیان و مفتیان و حاکمان، که در نزد اینها نسبت ظلم و بدی به کسی دادن برای گرفتن حق جایز است، به دلیل قول پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ان لصاحب الحق مقالا» «برای صاحب حق سخنی است [که باید سخن خود را بگوید]» و نیز گفتار او صلی الله علیه و آله و سلم: «لی الواجد یحل عرضه و عقوبته » «سرپیچانیدن و مسامحه آدم دارا [در ادای قرض خود] شرافت و مجازات وی را مباح و روا می سازد [یعنی به طلبکار حق می دهد که آبروی کسی را که می تواند دین خود را بپردازد و مسامحه می کند بریزد و درخواست بازداشت وی را بکند]» .و وقتی هند در محضر آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم گفت: «ابوسفیان مردی بخیل است و به قدر کفایت به من و فرزندانم خرجی نمی دهد، آیا می توانم بی آگاهی او از مالش برگیرم؟ حضرت سخن او را بد و منکر نشمرد، و فرمود: به اندازه ای که تو و فرزندانت را کفایت کند به نحو نیکو برداشت کن ».
۲) کمک کردن در رفع منکر و جلوگیری از گناهان و برگرداندن گناهکار به صلاح، در این صورت ذکر بدی و غیبت تنها به قصد درست و صحیح جایز است وگرنه جایز نیست.
۳) برای خیرخواهی و راهنمائی کسی که در امر ازدواج و سپردن امانت و امثال اینها مشورت می کند.همچنین جرح کردن (یعنی شهادت به عدم عدالت) شاهد و مفتی و قاضی هر گاه درباره آنها سؤال شود.در این صورت ذکر آنچه از عدم عدالت و اهلیت آنها برای فتوا دادن و قضاء می داند جایز است به شرط آنکه به قصد صحیح و به نیت ارشاد و راهنمائی باشد و انگیزه حسد یا تلبیس و تزویر شیطانی در میان نباشد، و همچنین برای حفظ مسلمانان از شر و زیان یا سرایت فسق و بدعت.بنابراین کسی که عالمی یا غیر عالمی از مؤمنان را ببیند که با بدکار یا فاسق یا بدعتگذاری رفت و آمد دارد، و بترسد که به وی زیانی برسد و فسق و بدعت او در اثر مصاحبت به وی سرایت کند، جایز است که او را از شر و فسق و بدعت وی آگاه سازد به شرطی که انگیزه او صرفا ترس از رسیدن شر و فساد یا سرایت فسق و بدعت به وی باشد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «آیا از ذکر فاجر خودداری می کنید تا مردم او را نشناسند؟ وی را به آنچه در اوست یاد کنید تا مردم از وی بر حذر باشند» .
و از جمله چیزهایی که در بر حذر داشتن مسلمانان و حفظ آنها از شر و ضرر داخل است اظهار عیبی است که می داند در کالای مورد خرید و فروش هست، هر چند فروشنده را خوش نیاید زیرا اظهار وی خریدار را از ضرر حفظ می کند. مثلا شخصی را می بیند که می خواهد مرکبی بخرد و می داند که این مال دزدی است یا عیب دیگری دارد، باید آن را بر خریدار آشکار کند، زیرا سکوت وی موجب زیان خریدار خواهد شد.
۴) رد کسی که خود را به دیگری منسوب نماید و نسبتی با او نداشته باشد.
۵) رد اقوال اهل ضلالت یا رد دعوی باطل در دین.
۶) شهادت دادن علیه کسی که فعل حرامی را مرتکب شده باشد، در جائی که باید شهادت داد.
۷) ضرورت شناسانیدن، که هر گاه کسی به لقبی معروف باشد که دلالت بر عیبی کند، و شناسانیدن او فقط به وسیله این لقب باشد و در ذکر آن گناهی نهفته نیست، به شرط آنکه از راه دیگر معرفی وی ممکن نباشد شناسانیدن او به آن لقب اشکالی ندارد. دلیل این، فعل راویان و عالمان در اعصار و در بلاد اسلامی است، که مثلا می گویند: اعمش (آن که از چشمش به علت سستی و بیماری آب می ریزد) و اعرج (لنگ) و مانند اینها چنین روایت کرده اند، زیرا غالبا به صورتی است که صاحب آن را از شنیدنش ناخوش نمی آید.
۸) هر گاه کسی که از او سخن گفته می شود سزاوار خوار داشتن و سبک شمردن باشد، از آنرو که تظاهر به گناه و فسق می کند، مثل ظلم و زنا و شرابخواری و مانند اینها، به شرط آنکه به غیر از گناهی که آشکار ساخته به امر دیگری تعدی نشود، زیرا گفتن آنچه غیر علنی است غیبت و گناه شمرده می شود.و اما ذکر گناهی که علانیه مرتکب شده گناه نیست، زیرا خود صاحبش از ذکر آن باکی ندارد و بلکه به آن تفاخر می کند و علنی شدن آن را می خواهد.و علاوه بر این، اخبار بر جواز غیبت چنین کسی دلالت دارد، چنانکه بعضی از آنها ذکر شد.
رسول خدا فرمود: «هر که پرده حیا از رخسار بیندازد غیبتش رواست » و فرمود: «غیبت فاسق ناروا نیست » .
و ظاهر آن است که ذکر عیوبی که به آن تظاهر و تجاهر می شود غیبت نیست، نه شرعا و نه لغهٔ، نه اینکه غیبت است و چون شرعا از مستثنیات غیبت شمرده شده جایز است.جوهری گفته است: «غیبت آن است که پشت سر انسان چیزی گفته شود که اگر بشنود غمگین گردد، که اگر راست باشد غیبت نامیده می شود و اگر دروغ باشد بهتان نام می گیرد» .
و جماعتی از علما در دو موضع دیگر غیبت را جایز دانسته اند: یکی آنکه دو یا چند نفر بر عیب کسی مطلع باشند و بین خود باز گویند بی آنکه برای دیگری که از آن آگاه نیست اظهار کنند.و در بعضی از اخباری که گذشت دلالتی بر جواز آن هست.و دیگر غیبت کسانی که محصور نباشند، چنانکه گفته می شود: «فلان طایفه چنین می گویند، یا اهل فلان شهر چنین اند» .و مثل اینکه گفته شود: «بعضی از مردم چنین می گویند یا چنین می کنند، یا کسی که امروز با او ملاقات داشتیم چنین بود» ، در صورتی که آن بعض یا آن شخص بر شنونده معلوم نباشد، ولی اگر به واسطه قرینه ای به شخص معینی دلالت کند غیبت حرام است، و همین طور اگر گفته شود: «یکی از مدعیان علم » ، اگر قرینه ای با آن باشد که شخص خاصی از آن فهمیده شود غیبت است وگرنه، نه.و همچنین اگر مصنفی در کتاب خود از فاضل معینی نام ببرد و گفتار او را بدون اینکه عذر ضروری او را ذکر کند زشت و عیبناک گرداند غیبت است، و اما اگر مطلب را بدون تعیین آن شخص ذکر کند، مثل اینکه بگوید: «یکی از فضلا خطا و لغزشی کرده » ، غیبت نیست.
سر اینکه در غیبت شرط است که تعریض (کنایه و گوشه زدن) به شخص معینی باشد، و اعتراض و تعرض نسبت به مبهم و غیر محصور غیبت نیست این است که با ابهام و منحصر نبودن [اشخاص مورد غیبت]، کسی را ناخوش نمی آید، چنانکه این حال معلوم است.و بعضی از اخبار به این معنی دلالت دارد، رسول خدا صلی الله علیه و آله وقتی از کسی چیز ناخوشایندی سر می زد می فرمود: «چرا مردمی چنین و چنان می کنند» بدون اینکه کننده آن را تعیین کند.
● کفاره غیبت
کفاره غیبت - بعد از توبه و پشیمانی برای آنکه ذمه اش از حق خداوند بیرون رود - این است که از عهده حق شخصی که غیبت او را کرده برآید.و راهش این است که اگر از دنیا رفته و یا در دسترس او نیست، برای او بسیار استغفار و دعا کند، تا این دعا و طلب آمرزش در قیامت از حسنات وی به شمار رود و جبران سیئه غیبت را بنماید.و اگر زنده و در دسترس او باشد و از غیبت با خبر نشده، و در شنیدش احتمال دشمنی و فتنه رود، برایش بسیار دعا و طلب آمرزش نماید و وی را با خبر نکند، و اگر خبر آن به او رسیده و یا نشنیده ولی در اظهار آن احتمال فتنه و عداوت نمی رود، از او حلیت بطلبد و عذرخواهی کند و اظهار تاسف نماید و در ستایش و دوستی وی مبالغه کند و به این شیوه چندان ادامه دهد تا دلش خوش شود و حلالش کند، و اگر قلبا راضی نشد و حلال ننمود همین عذرخواهی و اظهار دوستی حسنه ای است که در قیامت برابر سیئه غیبت قرار می گیرد. و دلیل این بیان قول امام صادق علیه السلام است: «اگر غیبت کردی و به گوش آن غیبت شده رسید، از او حلیت بخواه، و اگر نشنیده به او مرسان و استغفار کن>
و این برای آنست که در حلیت خواستن در صورتی که به گوش او نرسیده فتنه انگیزی و کینه توزی است، و کسی که با خبر نشده در حکم کسی است که به او دسترسی نیست یا در گذشته یا غایب است، و بنابراین قول پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: «کفاره غیبت کسی این است که برای او استغفار کنی » ، بر صورتی حمل می شود که به وی دسترسی نباشد، و یا اگر در دسترس باشد آگاهانیدن و حلیت خواستن موجب فتنه انگیزی و عداوت گردد.و نیز این قول آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم: «هر که از برادرش مظلمه ای در آبرو یا مال به گردن دارد، از او حلیت بخواهد پیش از آنکه روزی بیاید که درم و دیناری نیست، از حسنات او برگیرند، و اگر حسناتی نداشته باشد از سیئات آن شخص بردارند و بر سیئات او افزایند» ، بر این صورت حمل می شود که به گوشش رسیده یا اگر نرسیده اعلام و استحلال موجب فتنه و عداوت نخواهد شد.

http://www.erfan.ir/farsi/17496.html

 نظر دهید »
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

ردپا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • نکات آموزنده
  • غیبت
  • شعر
  • ماه محرم
  • همسر داری
  • تربیت کودک و نوجوان
  • با ائمه اطهار (ع)

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس